وجود مبارک امام جواد(ع) همان مدرسه و مکتب نبوی و علوی را به خوبی حفظ کرد، شاگردان فراوانی تربیت کرد که یکی از آن شاگردان حضرت عبدالعظیم حسنی است که بعدا خدمت پسر ایشان، یعنی امامهادی رسیده است. وجود مبارک حضرت عبدالعظیم حسنی سهم بزرگی نسبت به تشیّع ما ایرانیها دارد. بسیاری از علما و افراد عادی قبل از تشرف و ورود وجود مبارک امام رضا و حضرت عبدالعظیم و سایر وابستگان آن حضرت، به هر حال سقَفَی فکر میکردند، غدیری کمتر فکر میکردند. فخر رازی از بزرگان اسلام و از همین سرزمین است، علمای ری و تهران را میگفتند رازی. آمدن وجود مبارک امام رضا(ع) باعث شد سادات فراوانی که اینها یا شاگردان امام جواد بودند یا شاگردان امامهادی بودند یا شاگردان خود امام رضا(سلاماللهعلیهم) بودند که فضای این فلات را از سقیفه به غدیر برگرداندند؛ اینها یک حق حیات نسبت به ما دارند.
وجود مبارک امام جواد شاگردان فراوانی تربیت کرد. حسن بن سعید اهوازی و حسین بن سعید اهوازی از شاگردان امام جواد هستند. این علمای بزرگ اهواز بخشی از کوفه آمدند، بخشی هم از جای دیگر و در اهواز مستقر شدند و لقب پُر افتخار اهوازی را گفتند؛ اینها از شاگردان بنام امام جواد هستند. وجود مبارک آن حضرت حق حیاتی مانند سایر ائمه دارند.
مناجاتهای دهگانه، میراث ائمه(ع)
در جریان عقد و مهریه یک صحنهای دارد. حضرت جواد در مهریه همسرش یک مطلبی را فرمود و آن این است که فرمود: «أَنَّ لِکُلِّ زَوْجَةٍ صَدَاقاً مِنْ مَالِ زَوْجِهَا وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ أَمْوَالَنَا فِی الْآخِرَةِ مُؤَجَّلَةً مَذْخُورَةً» هر زنی یک مهریهای دارد، ما هر چه داشتیم «قرار بر کف آزادگان نگیرد مال»[1] چیزی در دست ما نمیماند، اگر آمد مرتّب به سراغ محرومین میرود. ما هر چه داشتیم برای آخرت ذخیره کردیم ، همانطور که شما برای دنیایتان ذخیره کردید. بعد فرمود: «وَ قَدْ أَمْهَرْتُ ابْنَتَکَ الْوَسَائِلَ إِلَی الْمَسَائِلِ وَ هِیَ مُنَاجَاهًْ دَفَعَهَا إِلَیَّ أَبِی».[2] ده تا مناجات است که یکجا جمع شد و پدرم به من داد؛ من این ده مناجات را که میراث خانوادگی ماست، این را مهریه دخترت قرار میدهم. بعد فرمود: منظور من از پدر، تنها امام رضا نیست، بلکه منظور از پدر، وجود مبارک امام کاظم، امام صادق، امام باقر، امام سجاد، امام حسین، امیر المؤمنین، پیغمبر بعد از اینها، اسناد این مناجات را که ذکر میکند؛ بعد میفرماید اینها از جبرئیل است، از ذات أقدس اله است. همانطوری که وجود مبارک امام رضا(ع) در حدیث «سلسلة الذهب» که «کَلِمَهًْ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی»؛ میفرماید: این مطلب را پدرم امام کاظم از پدرش امام صادق تا رسید به جبرئیل تا به «الله»؛ اینجا هم وجود مبارک امام جواد میفرماید: این ده تا مناجات که من مهریه دخترت قرار دادم، اینها را پدران من ذکر کردند، تا برسد به جبرئیل(ع). عمده آن مناجاتهای دهگانه است که اگر- إنشاءالله- موفق شدید آن مناجاتهای دهگانه خیلی هم مفصل نیست، با آن مأنوس باشید یک «سلسلة الذهب»ی را در خاندانتان دارید. این وجود مبارک امام جواد(ع) اینها را مستقیماً به ذات أقدس اله اسناد داد؛ این مناجات در استخاره است، استخاره نه یعنی تفأل؛ یعنی آدم خیرش را از خدای سبحان بخواهد. کاری که میخواهد بکند بگوید خدایا در این کار خیر ما را قرار بده! اگر خیر در این کار نیست، ما را منصرف بکن!
گشایش در زندگی، در گرو تقوا و ارتباط با خدا
مطلب بعدی آن است که فرمود دو آیه در قرآن هست که یکی میگوید: اگر کسی- معاذالله- از خدا فاصله گرفت به هر جا برود، کم میآورد. آن را از این آیه سوره مبارکه «طه» استفاده کرده است: «لَهُ مَعِیشَهًْ ضَنکاً»؛[3] «ضنک»؛ یعنی ضیق. گاهی ممکن است انسان همه چیز داشته باشد؛ ولی آن چنان در فشار است که نه حیثیتی برای او میماند نه آبروی دنیا و آخرت. فرمود اگر کسی از خدا فاصله گرفت و راه گناه را طی کرد، حلال و حرام برای او فرق نکرد، زشت و زیبا برای او فرق نکرد، هیچ چیزی او را امان نمیدهد.
در سوره مبارکهای که به نام «طلاق» است، آنجا فرمود: «و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد»[4]، این بیان نورانی میفرماید: «لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَی عَبْدٍ رَتْقاً»، اگر کسی تمام راههای آسمان و زمین بر او بسته باشد، او رابطه خود را با خدا حفظ بکند، تمام درها باز میشود.[5] این بیان را از این آیه سوره «طلاق» استفاده کردند و آن بیان را از آیه سوره مبارکه «طه».
بعد فرمودند: «الثِّقَهًْ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِکُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَی کُلِّ عَال» (اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چیز گرانى است و نردبان رسیدن به هر بلندایى)؛[6] فرمود ما موظفیم حرکت کنیم و ترقی کنیم، راه باز است. هیچ کسی نمیتواند بگوید به من نمیرسد. شما تاریخ این روستاها را نگاه کنید، از بسیاری از این روستاها و منطقههای کوچک مردان بزرگی برخاستند؛ حالا یا حوزوی بودند یا دانشگاهی بودند یا تجاری بودند، مردان بزرگ غالباً از همین منطقههای کوچک برخاستند، هیچ کسی نمیتواند بگوید به من نمیرسد. راه برای همه باز است.
بیان نورانی امام جواد این است که سرمایه، اعتماد به خداست، اگر بنای انسان بر این باشد که نه بیراهه برود نه راه کسی را ببندد، آنگاه اعتماد او به خدا و تکیهگاهش به خدا باشد، یقیناً به ثمر میرسد. فرمود: هر متاع گرانی را با اعتماد به خدا میشود خرید و هر مقام بلندی را با نردبان اعتماد به خدا میشود طی کرد.این کشور میتواند روی پای خود بایستد، یقیناً مردان بزرگ، جوانان بزرگ، برادران، خواهران بزرگ و مطمئن وجود دارند که این کشور را به خوبی و در کمال قدرت و عزت حفظ بکنند. این بیان نورانی امام جواد است. «ثمن»؛ یعنی پول و بها؛ این بها دستتان است و آن اعتماد به خداست. به غیر خدا تکیه نکردن و ناامید بودن از غیر خدا، اولین شرط استجابت دعاست.
مشرک بودن اکثر مومنان
مشکلمان همین آیهای است کهاشاره میشود و آن این است که فرمود: «وَ مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِکُونَ»؛[7] فرمود اکثرمردم یک مشکل شرکی در درون آنها هست. توحید محض و توحید خالص، گفتن «لاالهالاالله» محض نیست، اکثر مؤمنین مشرک هستند. به امام عرض کردند چگونه اکثر مؤمنین مشرک هستند؟ فرمود همین که میگویند: «لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ»،[8] اول خدا، دوم فلان شخص، اگر فلان شخص نبود، مشکل ما حل نمیشد! بگویید خدای سبحان، مشکل ما را از آن راهحل کرد. نه اینکه اول خدا، دوم فلان شخص. مگر خدا دومیدارد؟ مگر در قبال خدا یک قدرتی هست؟ اگر قدرت الهی نامتناهی است در برابر قدرت نامتناهی قدرتی نمیماند. هر چه هست مظاهر اوست، فیض و فوز اوست و مانند آن. این مشکل ماست که توحید محض در ما بسیار کم است. اگر کسی موحد ناب بود، به غیر خدا تکیه نکرد، یقیناً دعای او مستجاب میشود.
وجود مبارک امام جواد میفرماید:اعتماد به خدا نردبان است، هر جای بلندی انسان بخواهد برود نمیتواند بگوید من که نمیتوانم! مگر آنها که رسیدند از کجا آوردند؟ این همه بزرگانی که یا در حوزه یا در دانشگاه یا در کارهای آزاد موفق شدند، آنها از کجا آوردند؟ اگر کسی تنها رابطهاش را با خدا مستقیم کند و به هیچ کسی اعتماد نکند و طمع نکند و همه را مظاهر قدرت و آیات الهی بداند، این یقیناً موفق میشود.
پرستیدن گوینده
فرمایش دیگر وجود مبارک امام جواد(ع) این است که فرمود شما که حرف دیگران را، تبلیغ دیگران را گوش میدهید، بدانید که این گوش دادن به منزله عبادت کردن است: «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ» (هر که گوش به گویندهای دهد، او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، ابلیس را پرستیده است)؛[9] اگر نوشتهای، گفتهای را کسی میخواند یا گوش میدهد که برابر آن عمل کند، طبق بیان نورانی امام جواد(ع) دارد آن گوینده یا نویسنده را میپرستد. اگر آن گوینده، حق میگوید این،حق را عبادت کرده است و اگر باطل میگوید باطل را عبادت کرده است؛ لذا ما هر کتابی را که میخواهیم بخوانیم، هر سخنی را که میشنویم، هر تبلیغی را که به ما عرضه کردهاند، باید عرضه کنیم بر کتاب و سنت الهی. اگر مطابق با دین بود، میپذیریم. نبود به اهلش رد میکنیم یا اگر هم شک داشتیم به اهلش رد میکنیم. این بیان نورانی وجود مبارک امام جواد است.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دامظله) در جلسه درس اخلاق؛ 10/5/98
مرکز اطلاعرسانی اسرا
_____________________________[1]. سعدی «گلستان»، باب اول در سیرت پادشاهان، حکایت شماره 13؛ «قرار بر کف آزادگان نگیرد مال --- نه صبر در دل عاشق نه آب در غربال.»
[2]. مهج الدعوات و منهج العبادات، ص258.
[3]. طه، 124.
[4]. طلاق، 2.
[5]. نهج البلاغهًْ صبحی صالح، خطبه130.
[6]. نزههًْ الناظر و تنبیه الخاطر، ص136.
[7]. یوسف، 106.
[8]. بحار الانوار(ط- بیروت)، ج34، ص146.
[9]. کافی(ط- الإسلامیهًْ)، ج6، ص434.